در ساحل ماسه ای باخدا قدم می زدم ،به پشت سرم نگاه کردم
جاهایی که از خوشی ها با هم حرف زده بودیم دو رد پا بود .
وجاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود
به خدا گفتم در سختی ها در کنارم نبودی؟
گفت آن رد پایی که می بینی من هستم .
تورا در سختی ها به دوش می کشیدم

بی نظیری خدای من

موضوعات: شهدا, دلنوشته  لینک ثابت



[سه شنبه 1396-09-21] [ 01:43:00 ب.ظ ]